کودکان در ماه های اولیه زندگی، با پاره کردن و ورق زدن کتاب ها در واقع نوعی ارتباط با کتاب و دنیای مطالعه برقرار می کنند. واکنش های مثبت و یا منفی والدین به این امر می تواند زمینه ای برای ایجاد علاقه و یا بی میلی کودک به کتاب در سالهای بعدی زندگی او و حتی در بزرگسالی شود.
اغلب والدین گمان می کنند بچه ها از اسباب بازی بیشترین لذت را می برند و مدام در حال تهیه اسباب بازی برای آنها هستند و به نقش کتاب به عنوان نوعی سرگرمی برای آنها نگاه می کنند. اما براساس یافته های اخیر، اسباب بازی ها نقش کمرنگ تری در رشد ذهنی کودک نسبت به کتاب دارند،به طوریکه در کشورهای پیشرفته وجود کتابخانه در اتاق کودک حتی از تخت خواب او مهم تر است و کتاب ها نقش بسیار زیادی در پرورش قوای ذهنی کودکان دارند.
کودک در ماه های اولیه زندگی با پاره کردن کتاب نوعی تخلیه انرژی می کند و پس از آن به آرامش درونی می رسد که این آرامش برای او توام با شادی خواهد بود و او در بزرگسالی می آموزد که با کتاب می تواند به آرامش و شادی برسد و این در وی نهادینه می شود.
والدین گمان می کنند که کودکان تنها به داستان ها برای گذران وقت گوش می دهند اما این طور نیست، آنها ممکن است ساعت ها پس از خواند کتاب به آن داستان فکر کنند و حتی خود را جای شخصیت های داستان بگذارند.
کودکان از داستان ها می آموزند و به همین خاطر سال ها داستان ها در ذهن آنها باقی می ماند.
کتاب خواندن برای کودک بسیار مفید است و ذهن آن ها را پویا و حس اعتماد به نفسش را افزون می کند.
برچسبها:
<-TagName->
|